دلتنگی سارا کوچولو برای پدری پشت میله‌ها

دلتنگی سارا کوچولو برای پدری پشت میله‌ها
چهار ساله است اما دلتنگی را خوب می‌فهمد. سارا کوچولو هر شب پیش از خواب، عکس پدرش را در آغوش می‌گیرد؛ پدری که حالا پشت میله‌های زندان روزگار می‌گذراند و چشم‌انتظار دستی است برای رهایی.

گروه قضائی خبرگزاری فارس: عصر روز گذشته پویشی در بخش «فارس من» خبرگزاری فارس به ثبت رسید؛ پویشی که از دلتنگی دختربچه‌ای چهار ساله برای پدر زندانی‌اش می‌گفت. همین موضوع بهانه‌ای شد تا راهی خانه‌ی این خانواده در یکی از محله‌های جنوبی تهران شویم.

در کوچه‌ای باریک و پیچ‌در‌پیچ، به خانه‌ای رسیدیم که دیوارهایش سال‌ها رنگ نویی به خود ندیده بود. زنگ در خراب بود؛ چند ضربه که زدیم، صدای پاهای کوچک و کشیده شدن دمپایی روی زمین شنیده شد. در که باز شد، دخترکی با چشم‌های خرمایی درشت مقابلمان ایستاد. پس از معرفی خودمان، با دعوت مادر علی ــ همان زندانی جوان ــ وارد خانه شدیم.

خانه‌شان کوچک‌تر از آن بود که تصور می‌کردیم؛ حدود پنجاه متر، دو اتاق توی‌هم‌رفته، و سفره‌ی صبحانه‌ای که هنوز جمع نشده بود. چند تکه نان و پنیر و لیوانی چای شیرین جلوی سارا کوچولو بود؛ دختری که این روزها دلش برای پدرش بی‌قرار است.

پدر ۲۵ ساله‌ی سارا، کارگر کف‌ساب است. مادرش می‌گوید: «زود مرد شد، زودتر از همه‌ی خواهر و برادراش بار زندگی رو دوش خودش انداخت.» اما روزگار با او مهربان نبود. جدایی از همسر، مشکلات مالی و مسئولیت بزرگ‌کردن دختر کوچکش، فشار زیادی بر روح و روانش گذاشت.

پدر پس از پایان کار، با موتورش در راه بازگشت بود که یکی از هم‌محلی‌ها را به عنوان مسافر سوار کرد. در مسیر، به دلیل سرعت بالا، کنترل موتور را از دست می‌دهد و با خودرو برخورد می‌کند.

در این سانحه، مسافر دچار جراحات شدید در پا، کمر و صورت می‌شود. دادگاه، او را به پرداخت ۲۰۰ میلیون تومان دیه محکوم می‌کند، اما با طول درمان مصدوم و تأخیر در پرداخت، این رقم امروز به حدود ۴۰۵ میلیون تومان رسیده است.

با وجود درخواست‌های مکرر خانواده، شاکی پرونده تاکنون حاضر به گذشت حتی یک ریال از طلب خود نشده است.پدر سارا تحصیلاتی کمتر از دیپلم دارد و توان پرداخت چنین مبلغی را ندارد.

خانواده‌اش در خانه‌ای ۴۸ متری و قدیمی در یکی از مناطق حاشیه‌ای تهران زندگی می‌کنند؛ خانه‌ای ورثه‌ای میان هفت خواهر و برادر که سهم هرکدام از آن، کمتر از سه متر است.مادر این مرد با صدایی گرفته می‌گوید: «از وقتی رفته زندان، سارا شب و روز بی‌قراره. پدر و مادرشو با هم نمی‌بینه، هر شب با عکس باباش می‌خوابه.»

کسانی که مایل به کمک مالی برای آزادی این پدر جوان هستند، می‌توانند مبالغ خود را به حساب زیر به نام ستاد مردمی دیه کشور واریز کنند:

🔗 https://www.ipro.ir/fa/formhelp

 

 

۶ آبان ۱۴۰۴
تعداد کاراکتر باقیمانده: 500
نظر خود را وارد کنید