English
به ستاد دیه خوش آمدید. / ثبت نام کنید / ورود

اخبار

شرح برخی از پرونده‌های مفتوح در ستاد دیه اردبیل

هم‌اکنون 200 زندانی جرایم غیرعمد در سطح زندان‌های استان اردبیل تحمل حبس می‌کنند که برخی از این افراد علی‌رغم تلاش فراوان اما توفیق در آزادی نداشته‌اند.

به گزارش روابط عمومی ستاد دیه کشور، با وجود کمک‌های نقدی خیرین و حمایت‌های برخی مسئولین استانی و کشوری اگرچه آمار زندانیان جرایم غیرعمد استان اردبیل کاهش داشته است اما با این وجود امروز 2 زندانی زن و 198 محکوم مرد به دلیل ناتوانی در پرداخت دیون خصوصی و یا ناتوانی در پرداخت دیات ناشی از حوادث کارگاهی در بند حبس حضور دارند.

در ادامه شرح برخی از این مددجویان که به برکت مبالغ اهدایی خیرین آزاد یا در مرحله تحقیق هستند ، از نظر می‌گذرد؛

دست فروشی برای بقایی زندگی

سجاد، جوانی 31 ساله و معلول جسمی حرکتی است او از بیماری قلبی رنج می‌برد. همسرش نیز معلول جسمی حرکتی است آنها اجاره نشین و در یک خانه کلنگی زندگی می‌کنند. با این حال او یک پدر است و یک فرزند پسر دارد و برای تامین نیازهای خانواده با همه کم و کاستی تلاش دارد. آن‌ها برای بهتر شدن وضعیت زندگی، با اندک سرمایه‌ای که داشتند و البته با گرفتن پول دستی از آشنایان یک نانوایی باز می‌کنند و مشغول به کار می‌شوند. با این اقدام و این تدبیر به قول زن خانواده «همه چی داشت خوب پیش می‌رفت تا این که با تشدید بیماری قلبی مرد خانه و درگیر شدن دیگر بیماری‌ها کلیه‌ها هم  از کار می‌افتد و  سجاد به ناچار دیالیز می‌شود». هزینه‌های معیشتی کم بود تلاش برای تامین هزینه‌های درمان هم به آن اضافه شد. از همین رو سجاد و همسرش مجبور به فروش لوازم نانوایی می‌شوند و در ادامه ناخواسته تصمیم می‌گیرند مغازه را پس می‌دهند. در ادامه با محقق شدن این خواسته و با خانه نشینی سجاد زندگی به سختی می گذرد و همسر مجبور می‌شود با بافتن لیف و دست فروشی کنار خیابان مایحتاج خودشان را تامین نماید. زندگی شان روز به روز سخت تر می‌شد تا این که سر و کله طلبکارها هم پیدا شد. طلبکارانی که در مجموع بابت به راه انداختن نانوایی بربری به سجاد مبلغی معادل 68 میلیون تومان کمک کرده بودند. با وجود این که در ادامه طرح شکایت بستگان سجاد تا میزان 20 میلیون تومان را برای او تامین می‌کنند اما بابت الباقی این مددجوی بیمار راهی زندان مرکزی اردبیل می‌شود. ستاد دیه استان پس از بررسی پرونده و در نظر گرفتن شرایط خاص سجاد با پرداخت مبلغ 48 تومان آن را از زندان آزاد و به آغوش گرم خانواده اش بازمی‌گرداند.

امیدی که نا امید شده بود

زندگی آرام و خوبی داشتیم، عاشق خانواده‌ام بودم با تمام وجودم به آنها عشق می‌ورزیدم با وجود شرایط بد اقتصادی در آمدم برای گذران زندگی کافی نبود. علاقه زیادی به کارهای فرهنگی داشتم خیلی وقت بود می‌خواستم یک مغازه ویدیو کلوپ باز کنم ولی سرمایه کافی نداشتم. با هزار بدبختی از بانک وام دریافت کردم و مغازه کوچکی در خیابان خیرین اردبیل اجاره و شروع به کار کردم. همه چی خوب پیش می‌رفت و تازه داشتیم از زندگی لذت می‌بردیم  تا اینکه آن اتفاق ناگوار برایم رخ داد. سردردهای شدید و سرگیجه، امانم را بریده بود تویک چشم بهم زدن دنیا به رویم سیاه شد و از حال رفتم وقتی چشم بازکردم تو بیمارستان بودم تازه از اتاق عمل بیرون آمده بودم دکتر می‌گفت یک تومور خوش خیم تو گردنم بود که در آوردن و این عمل منجر به معلولیت جسمی در راه رفتن و گفتارمن شده بود وتا یک مدت نامعلوم  قادر به کارکردن نبودم. هیچ اندوخته‌ای برای گذران زندگی نداشتم، قسط بانک عقب افتاد بود. من ماندم یک آینده نامعلوم. تا اینکه بانک تمام سفته‌های من را به اجرا گذاشت و منو روانه زندان کرد. در  گوشه‌ای از زندان نشسته بودم به آینده نامعلوم خودم، به همسرم که درخواست طلاق داده بود و مادر و دخترم که بی‌سرپرست و تنها شده بودند فکر می‌کردم دیگر امیدی برای رهای از زندان نداشتم و این ستاد دیه بود که امید را به من برگرداند و کمک کرد دوباره گرمابخش خانواده‌ام باشم.

تفنگی که حادثه آفرید

آقارضا تعمیر کار سیار پکیج و آبگرمکن در شهر اردبیل است. او چند سالی است که ازدواج کرده و در خانه پدر زنش زندگی می‌کند. او اوضاع مالی خوبی ندارد. روز جمعه، اردیبهشت سال 1399در را هروی خانه مشغول تمیز کردن اسلحه بادیش بود که ناخواسته به سمت کوچه شلیک می‌کند. ساچمه رها شده با دست راست مهران، پسر نوجوان 13ساله‌ای که در کوچه مشغول بازی کردن بود برخورد و موجب شکستگی استخوان کف دست او می‌گردد. با شکایت پدر مهران، آقارضا به مبلغ 72میلیون تومان محکوم به پرداخت دیه شده و چون توان پرداخت نداشته روانه زندان می‌شود. ریش سفیدان محل و شورای حل اختلاف ستاد دیه اردبیل تمام تلاش خود را برای جلب رضایت از شاکی انجام می‌دهند ولی چون خانواده مهران از طبقه ضعیف جامعه بودند و بابت هزینه‌های درمان پسرشان از آشنایان خود پول قرض کرده بودند، برای همین در پی این تلاش‌ها نتیجه‌ای حاصل نمی‌شود. با ارسال پرونده رضا به ستاد دیه استان بررسی اولیه و تحقیق جامع در کوتاه‌ترین زمان ممکن انجام شده و بامعرفی او به بانک برای دریافت مبلغ 50میلیون تومان وام، به میزان 20 میلیون تومان کمک ستاد دیه استان و 2میلیون تومان آورده خودش از زندان آزاد و به آغوش خانواده باز می‌گردد.

سد معبری که حادثه ساز شد

سیامک جوانی30 است، چند سالی است که ازدواج کرده و دو فرزند پسر دارد  او در یک خانواده پر جمعیت به دنیا آمده و به خاطر فقر و نداری نتوانست بیشتر  از مقطع راهنمای ادامه تحصیل دهد،  وضعیت مالی خوبی ندارد واز طریق کارگری گذران زندگی می‌کند. بعد از ظهر اردیبهشت ماه 1396 بود، بچه‌های محل در کوچه فوتبال بازی می‌کردند. سیامک تازه از سر کار برگشته بود و داشت استراحت می‌کرد که ناگهان صدای داد و فریاد از کوچه شنیده شده او خود را هراسان به کوچه رساند و با صحنه دلخراشی روبرو می‌شود. برادر زن سیامک راننده نیسان است او اتاقک نیسان خود را  در کوچه بدون هیچ حفاظی که آن را مهار کند به دیوار خانه سیامک تکیه داده بود اتاقک نیسان با برخورد محمد کودک خردسالی که در آنجا مشغول بازی بود به روی او می‌افتد و موجب شکستگی پاهایش می‌شود. سیامک با فروش طلاهای خانمش بخشی از پول عمل پای محمد را تهیه می‌کند ولی این پول جواب گوی هزینه‌های عمل بیمارستان نبوده و با شکایت پدر محمد، سیامک  به جرم سد معبر و  وارد کردن صدمه غیر عمدی در سال1400 با مبلغ محکومیت یکصدو بیست و دو میلیون تومان روانه زندان می‌شود.

انتهای پیام /

۱۹ بهمن ۱۴۰۰ ۰۹:۱۶
تعداد کلیک: ۵۰۷

نظرات بینندگان

میانگین امتیاز کاربران: 0.0  (0 رای)

امتیاز:
نام فرستنده: *
پست الکترونیک:
نظر: *
 
تعداد کاراکتر باقیمانده: 500  


کلیه حقوق این وب سایت متعلق به ستاد دیه می باشد.