English
به ستاد دیه خوش آمدید. / ثبت نام کنید / ورود

اخبار

آن روی سکه

خوش و بش‌های شب عقد اینبار آن روی سکه را به چهار سوژه گزارش خبری ایرنا در زندان بیرجند نشان داد که ضرب المثل «کی داده و کی گرفته» را طوری دیگر معنا می‌کنند.

به گزارش ایرنـا، پس از چندین ماه انتظار مجوز حضور در زندان و گفت و گو با زندانیان مهریه اخذ شد، چندین در را برای رسیدن به سوژه‌ها پشت سر گذاشتیم که با ورود به بند زندانیان مهریه و دیدن چهره رضا، وحید، هوشنگ و محمد «سّرِ درون را از رنگ رخساره» فهمیدیم.

همکارم دوربین را برای ثبت و ضبط گفته‌هایی از غفلت تنظیم می‌کرد و من با آنها در مورد گزارش صحبت می‌کردم، سکوت همه جا را فرا گرفته بود انگار کارمندان زندان هم نمی‌توانستند این فضای سنگین را تحمل کنند. «رضا» 43 ساله یکی از فعالان پخش دارو بود که سال 92 در نهبندان ازدواج کرده بود.

او از موفقیت روزانه در کارش گفت و زندگی راحتش، اما در زمانی کوتاه ورق با ضرر اقتصادی و ورشکستگی برگشت و رضا پس از مدتی کوتاه راهی زندان شد.

رضا با صدایی لرزان ادامه داد: گرفتاری ها به خاطر ورشکستگی زیاد شد تا جایی که نهبندان را به قصد مشهد ترک کردم، این در حالی بود که برای خرج خودم هم مانده بودم و نمی توانستم نفقه همسرم که از من باردار بود را تهیه کنم.

با شکایت همسرم محکوم به 2 سال حبس نفقه شدم و از 110 سکه ای که باید به عنوان مهریه می پرداختم با تقاضای اعسار 10 سکه باید در بدو امر پرداخت می شد که حدود 30 میلیون تومان برای آن لازم بود.

با توجه به گرانی سکه همان 30 میلیون الان برابر با 42 میلیون است و اگر تا ابد هم بمانم نمی توانم این پول را پرداخت کنم مگر اینکه برای پرداخت مهریه وقت بدهند تا دوباره روی پای خودم بایستم. رضا در لابه لای سخنانش از پسری 2 ساله یاد کرد که هنوز پدر را نمی شناسد و می گوید من حاضرم زندگی کنم اما ...

«وحید» هم از همسرش فرصتی دوباره می خواهد و می گوید اعتیاد زمام زندگیم را برچید. او پسری به نام عرشیا دارد که ثمره زندگی هفت ساله آنها است، وحید اول گفت و گو، از کار سخت در تهران و تداخل وضعیت کار و زندگی می گفت اما کم کم واقعیت چگونگی حضور در بند مهریه را از اعتیاد تعریف کرد. رفیق بازی و اعتیاد، همسر وحید را از او دور کرده بود اما به گفته خودش چندین بار به او فرصت ترک مواد مخدر را داده بود.

وحید گفت: به جایی رسیدم که فقط به مواد فکر می کردم و مسیر شیره و تریاک به کریستال ختم شد. با کمک خانواده و همسرم 38 روز را در کمپ گذراندم اما با توجه به اینکه کارم را از دست داده بودم در کوتاهترین زمان ممکن به سمت اعتیاد رفتم، همسرم خیلی سعی کرد به خاطر عرشیا هم که شده با من زندگی کند اما حق داشت چون من دیر فهمیدم.

رضا هم در آخرین کلامش افزود: عقب ماندگی های زندگی را جبران می‌کنم اگر فقط یک بار دیگر به من وقت دهند و این خواسته به خاطر 138 سکه مهریه همسرم نیست، واقعا جبران می‌کنم.

«هوشنگ» 46 ساله فوت همسر اولش پس از 28 سال زندگی مشترک و وجود دختری نوجوان در خانه را علت اصلی ازدواج دوباره اش عنوان کرد. او به پیشنهاد یکی از اقوام با 150 سکه بهار آزادی راهی خانه بخت دوم شده بود و به قول خودش روزهای اول همه چیز خوب بود.

هوشنگ گفت: همسرم کاری داشت که تا ساعت 11 شب به خانه نمی آمد و من از این وضعیت نگران بودم، پس از اینکه فهمیدم همسرم باردار است، مصمم تر به کار زیادش اعتراض کردم و همه اینها برای خودش و فرزندم بود.

همسرم بدون هیچگونه توجهی به کارش ادامه می‌داد و در مورد ارتباط من و دختر بیمارم که قلبش ناراحت بود حسادت داشت و به زبان می‌آورد، اینکه چرا اینقدر او را به دکتر می‌بری و خرج می‌کنی.

وی یادآور شد: با تقاضای اعصار از دادگاه باید هر سه ماه یک سکه بپردازم که توان پرداخت ندارم و یک سال است که با این وضعیت در حالی که دخترم در خوابگاه است در زندان به سر می برم.

هوشنگ هم حاضر به زندگی است و می گوید همسرم برای فرزندمان هم که شده باید در نحوه کار و زندگیش تجدید نظر کند تا دوباره زندگیمان را از سر بگیریم.

«محمد» نیز در ظاهر حرف هایی متفاوت از دیگران داشت و آخر وقت را برای گفت و گو انتخاب کرده بود. اما سرچشمه حضور محمد در زندان هم به اعتیاد بر می گشت، اعتیادی که به گفته خودش دیگر هیچ راهی برای برگشت به زندگی برای او و همسرش باقی نگذاشته است. علی اصغر و امیر علی، ثمره زندگی 10 ساله محمد و همسرش هستند که هم اکنون با مادرشان به سر می برند.

محمد گفت: تا در روستا بودم، زندگیم بر وفق مراد بود همین که برای کار به شهر آمدم و درگیر اعتیاد شدم زندگیم نابود شد. سالم و پاک بودم تا اینکه به خیال خام برای کار بیشتر به مواد روی آوردم، فکر می کردم مواد به من نیروی بیشتری می دهد و می توانم بیشتر کار کنم اما این بلای خانمان سوز زندگیم را به آتش کشید.

وی در پاسخ به این سوال که حاضری دوباره به زندگی برگردی و مواد استفاده نکنی، افزود: دیگر مواد مصرف نمی کنم و پاک هستم اما زندگی من و همسرم دیگر نتیجه ای ندارد.

همسر محمد از 163 سکه مهریه اش حاضر به دریافت 30 میلیون تومان شده بود تا محمد از زندان آزاد شود اما او به قول خودش هیچ پولی نداشت و چشم انتظار ستاد دیه بود.

سوژه‌های لنز دوربین و قلم، با باز و بسته شدن درهای ممتد از ما دور شدند و فکری فراموش نشدنی در ذهنمان ماند که چرا زندگی‌هایی که می شود با الگوگیری از اسوه و زندگی ائمه اطهار علیهم‌السلام همیشه پا برجا بماند به بندی تبدیل می‌شود که آغاز و پایانش آسیبی بزرگ برای جوامع ایرانی اسلامی است.

طبق آمار موجود، خراسان جنوبی با 33 زندانی مهریه پس از خراسان شمالی کمترین میزان زندانی مهریه را دارد که مطالبه مهریه از سوی زنان و امضای بدون حساب و کتاب و توجه به سند مالی مهریه از سوی مردان، علت اصلی این پدیده است.

انتهای پیام/

۱۲ آبان ۱۳۹۷ ۱۳:۳۶
تعداد کلیک: ۱,۲۶۹

نظرات بینندگان

میانگین امتیاز کاربران: 0.0  (0 رای)

امتیاز:
 
نام فرستنده: *
پست الکترونیک:  
نظر: *
 
تعداد کاراکتر باقیمانده: 500  


کلیه حقوق این وب سایت متعلق به ستاد دیه می باشد.