نگاه سطحی و آماری به مسائل در حوزههای مختلف، آفتی است که در سالهای
اخیر گریبان جامعه را گرفته است. این نگاه را در حوزههای سیاسی، اقتصادی، ورزشی، اخلاقی
و... مشاهده میکنیم. حجتالاسلام سید حسن آقامیری در گفتگو با ایرناپلاس با بیان اینکه
«این نگاه را در حوزه عزاداری هم داریم»، اضافه کرد: ما همان آدمها هستیم. آدمهایی
که اعداد و ارقام برایمان مهم است و کارهای سطحی. کیفیت خیلی مهم نیست، بلکه کمیت بیشتر
برایمان اهمیت دارد. با همین روحیه سراغ داستان امام حسین (ع) آمدهایم. طبیعی است اینجا
هم سطحی برخورد کنیم و کیفیت برایمان ارزش نداشته باشد. بیشتر قالب و شکل برایمان اهمیت
دارد تا محتوا. این مثال که میگویند ما همه چیزمان به همه چیزمان میآید، درست و قاعده
آن همین است.
قدیم بین منبری و مردم دیالوگ بود
این خطیب جوان با بیان اینکه «در قدیم اصلاً مسألهای به اسم مداحی به
این شکل نداشتیم»، اضافه میکند: پیش منبری داشتیم که آن هم شاعرها میآمدند و شعر
میخواندند. نه اینکه من الان با مداحی مشکل دارم. من اصلاً کاری به این چیزها ندارم،
داستان من چیز دیگری است. میخواهم بگویم اینها سنت نبوده است. قبلاً سبک جلسات تفاوت
داشته است. مثلاً در جلسات قدیم شاید پنج یا شش نفر صحبت میکردند. ولی کوتاه صحبت
میکردند. یک بزرگی هم آنجا وجود داشت و به حرف سخنران ممکن بود اشکال وارد کند یا
مردم سؤال میکردند، یعنی دیالوگ بود. دوطرفه بود. اینگونه نبود که یک نفر صحبت کند
و بگوید خداحافظ شما. در طول زمان، سلیقه مردم عوض شده است. مذاقشان تغییر کرده است.
البته الان هم جلساتی داریم که به سبک قدیم اداره میشود.
تأثیرات دین اداری
نگاه به ظاهر یا همان سطحینگری یا توجه به نمایش در جامعه امروز ما بهوفور
دیده میشود. آقامیری درباره دلایل این اتفاق اینچنین میگوید: شما وقتی به یک مطلبی
اعتقاد نداشته باشید، اما باید به آن پاسخگو باشید همین اتفاق میافتد. یک مکتبی است
که به آن اعتقادی نیست، اما لوازم اجتماعی، کاری کرده که باید به آن مکتب پاسخگو باشید
و سراغ آمار و ارقام میروید. مثلاً جلساتی را برگزار میکنند. یک بودجههایی وجود
دارد و طرف میگوید من هم باید به بالادستی گزارش دهم، شاید اصلاً طرف معتقد به این
مطلب هم نباشد. حالا باید برود چیزی را راه بیندازد. هرچقدر زرق و برقش بیشتر باشد
در گزارش بیشتر به چشم میآید. این یک دین اداری است که بهگونهای در اجتماع رسوخ
کرده و آمار و ارقام برایمان جذاب شده است.
آمار زندانها را قبل و بعد از محرم بگیرید
آقامیری با انتقاد از این تفکر که شلوغی یک جلسه دلیل عملکرد خوب است ادامه
میدهد: کار خوب را باید جایی دیگر آنالیز کرد. شما میگویید محرم شده. اصلاً اتفاقی
که محرم را رقم زده این است که یک نفر یک فداکاری بیمرز و بینالمللی و بیزمان انجام
داده است. کربلا لازمان و لامکان است. کربلا همه زمانها و همه مکانها را در برگرفته
است. کسی بینهایت ایثار از خود نشان داده است، خب یک ذرهاش باید روی ما تأثیر بگذارد.
شما باید آمار زندانها را قبل و بعد از محرم بگیرید، ببینید کم یا زیاد میشود. باید
یک عده به فکر بخشش و به فکر ایثار افتاده باشند. کلی آدم برای یک میلیون، دو میلیون،
ده میلیون تومان و... در زندان است. و اینها نه کلاهبردارند نه قاچاقچی، بلکه اینها
نوسان بازار گرفتارشان کرده است یا برای دیه آنجاست. چند نفر از آنها بعد از محرم
آزاد میشوند؟
معشوق مشترک
این خطیب جوان، عشق به امام حسین (ع) را وجه اشتراک مردم و راهحل میداند
و ادامه میدهد: پروندههایی که در دادگاه است، یعنی مردم با هم دعوا دارند. خب من
اگر عاشق امام حسین(ع) باشم میبینم که با شما یک اختلافی دارم. پس میبینم شما هم
برای امام حسین(ع) عزاداری میکنید پس شما به معشوق من علاقهمند هستی و به آن احترام
میگذاری. پس باید برای من هم محترم شود. شما نمیتوانید عاشق کسی باشید و لوازم دورش
را دوست نداشته باشید. پیامبر میفرماید: «دروغ میگوید کسی که میگوید من را دوست
دارد، اما علی(ع) را دوست ندارد؛ مگر ما دو نفر از هم جدا هستیم؟» کسی که بگوید من
عاشق خدا هستم بعد مخلوقاتش را دوست نداشته باشد دروغگو است. شما این آدمِ امام حسینی(ع)
را به خاطر پنج میلیون تومان در زندان نگه داشتهای که زن و بچهاش از او محروم هستند
و گرفتارش کردهای. میخواهم بگویم ما اگر بخواهیم بگوییم این جلسات تأثیر دارد، جای
دیگر باید آنالیز کنیم.
کاسبی با اسم امام حسین علیهالسلام
بحث رد و بدل شدن رقم و عدد بین مداحان، نکته دیگری است که آقامیری به آن
اشاره میکند و تصریح میکند: امام حسین(ع) الان، امام حسینی است که با آن رودربایستی
نداری، از آن نان درمیآوری و کاسبی میکنی. دم و دستگاه او ناندانی شما میشود. راحت
طی میکنی و عدد میگویی. بعد میگویی خواننده چقدر میگیرد، من چرا نگیرم. یعنی بهراحتی
و صریح مجلسش را با یک کنسرت یکی میکنی و بعد میگویی همه اینجا منافع میبرند پس
من هم باید منافع ببرم. مردم میآیند حال میکنند، مسئول هیأت هم عنوانش را پیدا میکند.
تبلیغات و بیزینس خود را میکند. وام فلان چیز را میگیرد. اعتبارش را بهدست میآورد.
من هم باید عدد و رقم را بگیرم. نمیخواهم که بگویم همه اینجوری هستند. ولی بخش عمدهای
اینگونه است یا کارکردهای سیاسی به معنای جناح پیدا میکند.
استفاده سیاسی از امام حسین (ع)
آقامیری با تمجید از پرداختن به سیاست دین و انتقاد از اینکه «کسی دنبال
این نوع سیاست نیست»، ادامه میدهد: این حب و بغضهای سیاسی را در حد انتخابات پایین
میآوریم و پای هیأتهای مذهبی را وسط میکشیم. طرف به خوش اجازه میدهد در ایام انتخابات
به هیأت پیشنهاد بدهد که فلان قدر به شما میدهیم و کاندیدای ما در جلسات شما شرکت
پیدا کند. بعضی هیأتها هم میپذیرند، وقتی من میگویم چرا قبول میکنید؟ میگویند
مخارجی داریم و باید تأمین شود. خب نمیشود که از یزید پول گرفت و خرج امام حسین کرد.
امام حسین مگر دعوتنامه فرستاده که بیا و هیأت بزن که حالا به هر قیمتی
میخواهی این کار را بکنی؟ قیمتش مهم است، به چه قیمتی میخواهی جلسه برگزار کنی؟ وقتی
همه چیز آمار است پا روی اخلاق میگذاریم که جلسه برگزار کنیم. گناه کبیره مرتکب میشویم
که جلسه امام حسین (ع) برگزار کنیم. حالا من دیدم بعضیها میگویند جلسه امام حسین
مستحب است. بهخاطر یک مستحب به کبیره میافتند. من میگویم مستحب نیست، واجب است،
البته اگر درست برگزار شود.
گفتوگو از سید مهدی موسوی تبار- هنگامه ملکی