به نام
خدا
ستاددیه پیوند
دهنده نگاههای منتظر
در طول بیست و
هفت سال فعالیت ستاد دیه همواره موضوع بازدید از زندانهای کشور یکی از برنامههای این نهاد حمایتی
به شمار رفته و میرود. در سالهایی دور وقتی بابت موضوعی تا دیروقت در زندان اوین
مشغول به کار بودیم در شبی به همراه شهید والا مقام سید اسدالله لاجوردی به بازدید
از چند بند این زندان پرداختیم.
ساعت از نیمه شب گذشته بود و بسیاری از
زندانیان خواب بودند، آهسته و با احتیاط تصمیم داشتیم از نحوه نگهداری این محبوسان
بازدید نماییم که در گوشهای از یک بند حضور چند زندانی نظرمان را به خود جلب کرد.
نزدیکتر که شدیم، دیدم 4 نفر از زندانیان
تسبیح به دست مشغول خواندن نماز هستند. ابتدا تصورمان این بود که آنها به ادای
نمازهای قضای خود مشغولند اما با صحبتی که نگهبان با ما داشت متوجه شدیم این افراد
به طور ثابت در این حوالی شب برای اقامه «نماز شب» به این محل میآیند.
تعجب کردیم و باورمان نمیشد زندانی که به
طور معمول با عنوان یک بزهکار روانه زندان میشود اهل نماز باشد؛ آن هم نماز شب.
کنجکاوری آن شب برای شخص بنده و همرزم عزیزم آقای لاجوردی ما را بر آن داشت تا
فردا از وضعیت این چند زندانی تحقیق بیشتری به عمل آوریم.
وقتی نتایج گروه تحقیق را در خارج از زندان
مشاهده کردیم. متوجه شدیم این افراد نه با سوء نیت مجرمانه و نه بر حسب ارتکاب یک
بزه یا عمل خلاف شرع و قانون، بلکه به دنبال یک تصادف رانندگی یا بروز یک حادثه
غیرقابل پیشبینی، متحمل یک بدهی مالی شده و با عنایت به اینکه ناتوان در پرداخت
این محکومبه هستند راهی اینجا شدهاند. خاطرم هست دو نفر از این افراد از معتمدان
محلی بودند و هر کدام برای خودشان صاحب اولاد و حتی نوه بودند.
با آشنایی بیشتر از وضعیت این دسته از
مددجویان متوجه شدیم دستهای از زندانیان ناتوان مالی هستند و تعداد این افراد
نیازمند و آبرومند هم کم نیستند. برای خدمت رسانی به وضعیت این قبیل از دربندان
دردمند بود که با اجماع خیرین موسس این نهاد مردمی در رمضان المبارک سال 69 تاسیس
و تا به امروز هم با اتکاء به کمکهای مردمی نیکوکاران شریف ایران اسلامی زمینه
آزادی بیش از صد هزار زندانی جرایم غیرعمد و غیرکلاهبرداری را فراهم کرده است.
در تمام این مدتی که افتخار خادمی در این
مجموعه مردم نهاد را داشتهام همواره خاطرات تلخ و شیرینی را دیده و با تمام وجودم
آنها را احساس کرده و به خاطر سپردهام.
علاقه ندارم از مورد خاصی یاد کنم اما
شیرینی دستگیری از پیرزنی که بعد از مرگ همسر کشاورز خود وظیفه ناندهی 4 فرزند
دختر خود را داشت، اما بر حسب یک بیتجربگی در معماری گوشهای از خانه استیجاری
خود به نوعی در فوت یک کارگر با عنوان قضایی «کارفرمایِ مسبب» متحمل پرداخت دیه
شناخته شده بود. این هم خاطره هست برای من به مانند تک تک پروندههایی که روند
رسیدگی آنها در این ستاد انجام شده است.
همین هفته و در همین راستای پیوند دادن نگاههای
منتظر فرزندان یک زندانی یا اعضای یک خانواده به سرپرست خود یا یکی از اعضایشان
روند رسیدگی و مساعدت به مردی بلوچ و کپر نشین در استان سیستان و بلوچستان را
داشتیم که عائلهمند یک خانواده 9 نفره بود اما بر حسب یک تصادف رانندگی بدهکار
دیهای چند میلیونی شده بود و نداشت آن را بدهد؛ مبلغی که داشتن ده درصدآن در
شرایط عادی برای مقصر حادثه جزو خواب و خیال بود. همه این ها جزو خاطرات شیرین و
البته تلخ ما به شمار میآیند.
کارکنان ستاد دیه در بیش از ربع قرن فعالیت
خود همواره اقداماتی معنوی و خاصی را به چشم دیدهاند که شاید کمتر کسی امکان
مشاهده آن را پیدا کند؛ اینکه در یک جشن گلریزان خانمی با اطلاع از وضعیت یک
خانواده زندانی در شرایطی که پول هم همراه خود ندارد اما برای مشارکت در آزادی یک
انسان شریف و یک هموطن از گوشواره خود برای حمایت این زندانی و البته خانواده چشم
انتظار او دریغ نمیکند. اینکه یک شاکی با وجود بضاعت مالی اندک به صرف چشاندن طعم
شیرین آزادی به مذاق یک مددجوی زن مومنهای که به دنبال نابلدی در امر اقتصادی
روانه زندان شده بود، از بخش عمده حقوق حقهاش گذشت میکند و از مطالبه آن میگذرد.
اینکه تعدادی از زندانیان و به قولی حمایتشدگان ما بعد از رهایی و بعد از اینکه
به آغوش جامعه باز میگردند و وضعیتی متفاوت نسبت به گذشته پیدا میکنند، با همه
باور و اخلاصشان میآیند و جزو خیرین ما میشوند.
سید اسدالله جولایی
............................................................................................................................................................
این یادداشتی است که مدیرعامل ستاددیه کشور آن را برای ویژهنامه نوروزی سرنخ
( همشهری) در اختیار این مجله قرار داده است.
............................................................................................................................................................