جعفر پاکـزاد – مجله سرنــخ
( همشهری) : در بین همه افرادی که به اتهامات مختلف در زندان به سر
می‌برند، بعضی از آنها قربانی حوادثی کاملا عجیب و اتفاقی شده‌اند. حوادثی که در
جریان آنها فردی فوت کرده یا دچار نقص عضو شده و آنها به دلیل سهل‌انگاری محکوم به
پرداخت دیه شده و از آنجا که آهی در بساط نداشته‌اند حالا باید روزها و شب‌هایشان
را در زندان سپری کنند. هر چند ستاد دیه کشور تلاش می‌کند به کمک این افراد برود و
برای آزادی آنها دست به کار شود اما بدون حضور خیرین و افراد نیکوکار، نجات این
افراد ممکن نیست. در این شماره نیز قصد داریم به شرح چند ماجرای عجیب بپردازیم که
عده‌ای را در اوج بدشانسی راهی زندان کرده است.
لوله بندکردند و زندانی شدند
همکاری دو برادر برای ایزوگام سقف خانه‌اشان حادثه عجیبی را رقم زد که
باعث مرگ سه پسر دانشجو شد. برادران جوان که به
پرداخت دیه محکوم شده‌اند به دلیل اینکه پولی برای پرداخت ندارند راهی زندان
شدند.
ماجرای عجیبی که برای احسان و حسام رخ داد برمی‌گردد به
زمستان سال گذشته. ماجرا از آنجا شروع شد که احسان متوجه شد سقف خانه‌اش چکه می‌کند. به همین
خاطر تصمیم گرفت خودش دست به کار شود و با کمک برادر بزرگترش حسام سقف
خانه را ایزوگام کند. دو برادر دست به دست هم دادند و بعد از تهیه لوازم و
تجهیزات لازم سقف خانه را ایزوگام کردند اما ماجرا به همین سادگی نبود. چند روز
بعد از ماجرای ایزوگام سقف خانه، چند پسردانشجو که در خوابگاه مجاور خانه‌ی احسان
زندگی می‌کردند به دلیل استنشاق گاز مونوکسید کربن جان باختند. وقتی کارشاسانان
آتش‌نشانی دست به کار شدند تا علت اصلی این حادثه‌ی دلخراش را مشخص کنند متوجه
شدند دهانه‌ی خروجی دودکش بخاری این خوابگاه دانشجویی با ایزوگام مسدود شده است
.به این ترتیب بود که مشخص شد احسان و حسام دو برادر در هنگام ایزوگام سقف خانه،
دهانه‌ی خروجی دودکش خوابگاه را در کنار سقف بود پوشانده‌اند و این کارآنها باعث انتشار
گاز منوکسید کربن در خوابگاه دانشجویی و در نهایت مرگ سه دانشجوی جان شده است.
با این حال تحقیقات بیشتری در این زمینه آغاز شد و در جریان همین
تحقیقات بود که مشخص شد مدتی قبل صاحب خوابگاه دانشجویی بدون در نظر گرفتن استاندارهای
مربوط به مقررات ساختمان و تاییدیه دفتر کنترل و نظارت گاز سازمان نظام مهندسی، اقدام
به لوله‌کشی غیر استاندارد برای بخاری و اجاق‌گازهای ساختمان کرده است. در ادامه
تحقیقات مشخص شد بار اول که دو برادر
اقدام به ایزوگام پشت بام کرده بودند، مالک خوابگاه بعد از اطلاع از این اتفاق اقدام
به بریدن ایزوگام نصب شده در خروجی دودکش بخاری کرده بود اما سه روز بعد زمانیکه 3 پسر دانشجو در خوابگاه
حضور داشتند «احسان» و «حسام» مجدد اقدام به اصلاح ایزوگام و مسدود کردن محل دودکش
کردند و همین کار باعث وقوع آن حادثه‌ی دلخراش شد و هر سه دانشجوی جوان به دلیل مسدود
بودن دهانه خروجی دودکش، دچار گازگرفتگی شدند و جان باختند.
عباس کشانی مدیرامور استان‌های ستاد دیه کشور درباره‌ی این پرونده می‌گوید:
با شکایت خانواده 3 پسر دانشجو احسان و حسام که متهم به عدم رعایت مقررات و نظامات
دولتی منجر به قتل غیرعمد شده بودند در دادگاه گناهکار شناخته شدند و هر کدام محکوم
به پرداخت دیه‌ای معادل 95 میلیون و 370 هزار تومان شدند. اما در این پرونده افراد دیگری مثل مالک خوابگاه دانشجویی به دلیل «عدم رعایت الزامات
فنی تاسیسات گاز و ادامه غیرمجاز شبکه گازرسانی به محل حادثه» به میزان 35 درصد ، مهندس
ناظر ساختمان به میزان 8 درصد، لوله‌کش به میزان 5 درصد و حتی خود متوفیان این حادثه
نیز به دلیل «عدم توجه به مسائل ایمنی در محل سکونت و استراحت خویش» به میزان 4 درصد
مقصر شناخته شدند.
کشانی می‌گوید: با این حال این دوبرادر
که توانایی پرداخت دیه را نداشتند، پس از صدور حکم به زندان افتادند و این در حالی
است که هر دو متاهل بوده و برادر بزرگتر صاحب دو فرزند نیز است.
به گفته وی، هرچند آنها با فروش لوازم زندگی‌شان و کمک بستگان قسمتی از دیه را پر
داخت کرده‌اند و ستاد دیه نیز مبلغی را در قالب تسهیلات به آنها کمک کرده، اما برای
پرداخت مابقی که 70 میلیون تومان است هنوز با مشکل روبه رو هستند و برای آزادی آنها
به کمک خیرین احتیاج است.
شوخی مرگبار قایقران
گاهی اوقات یک شوخی به ظاهر ساده کار دست آدم می‌دهد و دردسر بزرگی را بوجود
می‌آورد. درست مثل ماجرای قایقران جوانی که با یک شوخی ساده گرفتار دردسری بزرگ شد
و حالا روزهایش را پشت میله های زندان سپری می کند.
ماجرا از زمانی آغاز شد که سبحان، مرد جوانی که تازه یک سال از آغاز
زندگی مشترکش می‌گذشت، برای اینکه خرج خانه‌اش را در بیاورد قایق تفریحی‌اش را به
آب انداخت تا شاید بتواند با سوار کردن مسافران و گرداندن آنها در دریا، پولی به
دست آورد. او که در یکی از شهرهای شمالی زندگی می‌کرد راهی ساحل شد و بی‌توجه به
ممنوعیت قایق‌رانی در آن فصل اقدام به سوار کردن مسافر کرد. مسافران آن روز سبحان
سه زن جوان بودند که وقتی سوار قایق شدند و به روی آب رفتند، آنقدر هیجان زده شدند
که از سبحان خواستند سرعت قایق را زیاد کند. مرد جوان که جوگیر شده بود، دست به کارهای
نمایشی با قایق زد تا به مسافرانش بیشتر خوش بگذرد اما این کارش به حادثه‌ای
هولناک تبدیل شد.
قایق زمانی که به اسکله نزدیک شد به خاطر سرعت بالایی که داشت از کنترل
سبحان خارج شد و ناگهان با پایه‌های فلزی اسکله برخورد کرد. یکی از خانم‌های جوان
سرش با میله‌ی فلزی برخورد کرد و در دم جان باخت و به درون آب افتاد. اما این
پایان ماجرا نبود و به خاطر سرعت بالای قایق یکی دیگر از سرنشینان نیز با برخورد بدنه
قایق با صورتش آسیب شدیدی دید و به دریا سقوط کرد و نفر سوم هم در اثر تکان‌های
شدید قایق به داخل آب افتاد. هر سه مسافر به داخل آب سقوط کردند و غرق شدند. هرچند
با کمک اهالی هر سه زن جوان از آب بیرون کشیده شدند و به بیمارستان انتقال یافتند
اما با اینکه پزشکان تمام تلاش خود را به کار بستند تا آنها را به زندگی بازگردانند،
موفق نشدند و در اثر شدت حادثه دو زن جوان
جان باختند و نفر سوم از ناحیه نخاع دچار آسیب دیدگی شدیدو فلج شد.
کشانی درباره‌ی این ماجرا می‌گوید:با شکایت خانواده‌ی سه زن جوان،
سبحان به دلیل ارتکاب دو فقره قتل غیرعمدی ناشی از بی‌مبالاتی در امر رانندگی با وسیله
نقلیه موتوری به پرداخت ۲۵۰ میلیون
تومان محکوم شد. اما متاسفانه این مددجو و خانواده‌ی او که وضعیت مالی مناسبی ندارند
در پرداخت دیه با مشکل مواجه هستند و مردجوان به زندان افتاد و تا زمانی که کل
مبلغ دیه را پرداخت نکند باید در زندان باشد.
شوخی نسنجیده پسرعمو
پسرجوان برای اینکه به دخترعمویش نشان دهد برای خودش مردی
شده دست به کاری عجیب زد،کاری که باعث شد دخترعموی نوزده‌ساله‌ی او جانش را از دست
بدهد و خود او نیز به زندان بیفتد.
سال 91 بود که مأموران نیروی انتظامی شیراز در جریان مرگ
دختر نوزده‌ساله‌ای با شلیک گلوله در یکی از محله‌های شیراز قرار گرفتند. با دریافت
این خبر مأموران راهی محل حادثه شدند و تحقیقات خود را برای رازگشایی از ماجرای
قتل دختر جوان آغاز کردند. در همان بررسی‌های اولیه کارآگاهان مشخص شد عامل این
جنایت خونین پسرعموی مقتول به نام ناصر است که با اسلحه‌ی شکاری، شادی نوزده ساله
را به قتل رسانده .
ناصر به عنوان متهم اصلی این پرونده دستگیر و پس از انتقال
به ادراه‌ی آگاهی تحت بازجویی قرار گرفت. پسر جوان که هنوز درشوک حادثه بود و
باورش نمی‌شد یک شوخی بچه‌گانه او باعث مرگ دخترعمویش شده درباره‌ی جزئیات ماجرا
به کارآگاهان پلیس آگاهی گفت: «خانواده‌ی عمویم برای اینکه در روز تاسوعا و عاشورا
در کنار خانواده‌ی ما باشند از اصفهان به شیراز آمدند. آن شب تازه
شام را خورده بودیم و درحال جمع کردن سفره بودیم که نگاه شادی به اسلحه‌ی شکاری که روی طاقچه خانه
بود افتاد و رو به من کرد و گفت تو جرأت نداری این اسلحه را در دست بگیری.»
او در ادامه می‌گوید: «با شنیدن این حرف شادی به غیرتم برخورد. به همین
خاطر اسلحه شکاری را از روی طاقچه برداشتم
و و برای اینکه او را بترسانم در یکی از اتاق‌ها کمین کردم. همینکه شادی از
آشپزخانه بیرون آمد لوله اسلحه را به طرفش گرفتم. فکرش را نمی‌کردم اسلحه پر باشد
به همین خاطر دستم را روی ماشه گذاشتم و آن را کشیدم. ناگهان اسلحه شلیک کرد و
شادی با بدنی غرق درخون روی زمین افتاد. تازه آن موقع بود که متوجه شدم دست به چه
کار احمقانه‌ای زده‌ام.
کشانی مسئول امور شهرستان‌های ستاد دیه کشور می‌گوید: با مشخص شدن این
موضوع و شهادت شاهدان، ناصر با شکایت خانواده شادی در دادگاه به اتهام قتل شبه عمد
به پرداخت دیه کامل زن مسلمان در ماه حرام محکوم شد.
وی ادامه می‌دهد: متاسفانه خانواده‌ی ناصر قدرت پرداخت دیه را نداشتند.
از سوی دیگر خانواده قربانی نیز حاضر به گذشت نبودند وبه همین خاطر پسرجوان به
زندان افتاد. وقتی درجریان ماجرای این پرونده قرار گرفتیم توانستیم درطی چند جلسه 50
میلیون تومان از اولیای دم رضایت بگیریم. از طرفی در طی این دوسال که از ماجرا می‌گذرد
خانواده‌ی ناصر بخشی از این دیه را تأمین کردند اما این نوجوان شیرازی بابت باقیمانده
دیه که هر سال هم بر مبلغ آن افزوده می‌شود همچنان درزندان به سر می‌برد و برای
آزادی چشم انتظار کمک خیرین است.
وقتی معتمد روستا زندانی می‌شود
گاهی اوقات آسان گرفتن کارها و سهل‌انگاری حوادث هولناکی را می‌آفریند.
حوادثی که ممکن است چند خانواده را تحت تاثیر قرار داده و زندگی آنها مختل کند. در
میان پرونده‌هایی زیادی که ستاد دیه کشور به آن رسیدگی و برای آزادی زندانیان تلاش
کرده، پرونده‌ی حاج رضوان که یکی از ریش‌سفیدان و معتمدان روستایشان بوده ماجرای
عجیب و غربیبی دارد که فقط به خاطر یک سهل انگاری کوچک رخ داد.
ماجرای حاج رضوان برمی‌گردد به اسفندماه سال 94 که دیوار حیاط خانه‌ی این مرد معتمد محله براثر
بارندگی فرو ریخت. حاج رضوان تصمیم می‌گیرد خودش دست به کار شود و با مقداری ماسه و
سیمان آجر روی آجر بگذارد و دیوار را مرمت کند اما هیچ وقت فکرش را نمی‌کرد چه عاقبت تلخی در
انتظار او ویکی از اهالی روستا است.
ماجرای این اتفاق را حاج رضوان که این روزها در زندان چشم انتظار کمک
خیرین برای آزادی است، اینطور بازگو می‌کند:«بعد
از اتمام کار،وسایل را جمع کردیم و درحالی که مقداری ماسه روی زمین باقی مانده بود
به داخل خانه رفتیم.اصلا فکرش را نمی‌کردم همین مقدار کم که از ماسه‌ها روی زمین باقی
مانده برایم دردسر می‌شود.خیلی خسته شده بودم و به همین خاطر وقتی به خانه رسیدم
دراز کشیدم و چشمانم را بستم.تازه چشمانم گرم شده بود که ناگهان صدای ترمز شدیدی
را از داخل کوچه شنیدم.هم زمان صدای داد وفریاد اهالی هم از داخل کوچه شنیده شد.»
او در ادامه می‌گوید: «باعجله از خانه خارج شدم تا ببینم چه اتفاقی رخ
داده است افتاده است .همینکه پایم را از خانه بیرون گذاشتم متوجه شدیم یکی از
اهالی روستا که اتفاقا از اقوام دورمان نیز بود وقتی درحال عبور با موتورسکلت از
مقابل خانه‌امان بوده به دلیل تاریکی شب ماسه‌ها را ندیده و بعد از برخورد با آنها
به شدت به زمین برخورد کرده است.»
راکب موتور با کمک اهالی روستا به بیمارستا منتقل شد ،وقتی پزشکان وی
را تحت معاینه قرار دادند متوجه شدند او از ناحیه‌ی سر به شدت آسیب دیده است و
دچار ضربه مغزی شده.با این حال همه امیدوار بودند که مرد جوان سلامتی‌اش را به دست
آورد اما چند روز بعد از حادثه راکب موتورسیکلت به دلیل شدت جراحات وارده دچار مرگ
مغزی شد و جانش را از دست داد.
کشانی درباره‌ی روند رسیدگی ستاد دیه کشور به این پرونده می‌گوید: با
مرگ مرد جوان اولیای‌دم از حاج رضوان شکایت کردند، واو پس از برگزاری چند جلسه
دادگاه به 50 درصد دیه کامل یک مرد مسلمان محکوم شد.تا به امروز حاج رضوان مقداری
از این مبلغ را پرداخت کرده است اما هنوز 32 میلیون ازمبلغ دیه باقی مانده است وچون
این مددجو توانایی پرداخت آن را نداشته این روزها درزندان به سرمی‌برد تا با کمک
خیرین آزاد شود.
مدیر امور شهرستان‌های ستاد دیه درپایان اضافه کرد: خیرینی که قصد کمک به
این زندانیان جرایم غیرعمد را دارند می‌توانند کمک‌های خود را به شماره حساب های ستاد
دیه ۷۴.۷۴ بانک
ملت شعبه مستقل مرکزی، ۷۷۷۷ بانک
تجارت شعبه مرکزی، ۸۸۸۸ بانک
صادرات شعبه مرکزی، ۵۵۵۵۵ بانک
ملی و یا از طریق سامانه پرداخت تلفن همراه #۷۷۷۷*۷۸۰* واریز
کنند.
انتهای پیام /