به گزارش ایسـنا
، در گزارش ستاد مردمی رسیدگی به امور زندانیان نیازمند در این زمینه میخوانیم: «م–
خ» فرزند علی 60 ساله که روزگاری برای خودش اعتباری داشت و از طریق حقوق بازنشستگی امرار معاش میکرد و دارای
دو فرزند حدود 15 ساله است، برای ما از روزگار تلخ زندان از پشت میله ها میگوید.
در دیداری که با
او داشتیم از دوری زن و فرزند و الان که حدود 10 ماه است در زندان بسر می برد ، به
علت تورم و گرانی از این که آرزوهای برباد رفته او در ساخت زمینی که تنها ارث او از
این روزگار بود و او را به زندان روانه کرد، تنها آه و افسوس را با خود به همراه داشت
و نگاهش هر روز به درهای بسته زندان و کمک خیرین بود صحبت میکند.
این مددجو که به
درجه جانبازی هم نایل شده است از تصمیمش نسبت به ساخت ساختمان مسکونی 4 واحدی برای آینده فرزندانش میگوید که شاید سرپناهی را بتواند احداث کند. از بد روزگار
و عدم همکاری به موقع تسهیلات بانکی و امید به تسهیلات کم بهره بافت فرسوده با چشمانی
گریان سخن به زبان میآورد و ادامه میدهد: چون نقدینگیام محدود بود و با خیال واهی
به پرداخت به موقع وام بانکی دل خوش بودم، اما مجبور شدم 3 واحد را به علت بدهکاریم
برای خرید مصالح ساختمانی و دستمزد کارگران به قیمت پایین پیش فروش کنم که متاسفانه
به علت تورم و گرانی مصالح ساختمانی با هر بدبختی و قرض که شده واحدها را ناقص تحویل دادم و به همین منظور با شکایت خریداران
و با بدهی بالغ بر 152 میلیون تومان روانه زندان شدم و تمامی رویاها و آرزوهایم بر
باد رفت و در این سن بعد از عمری آبرو پشت میله های زندان امیدم تنها به کمک خیرین
و مساعدت ستاد دیه است.
ستاد دیه به راستی احیاء کننده جانهاست بیشک بیهوده
نگفتهایم. اکنون ستاد دیه با صلح و سازش و جلسات پی در پی و دعوت از شکات پرونده بصورت
متوالی در حال تلاش است تا زمینه استخلاصش را فراهم کند و بعد از مدت 10 ماه از مجموع بدهی عنوان شده حدود
70 درصد ( مبلغی بالغ بر یک میلیارد ریال ) را از شکات تخفیف رضایتمندانه اخذ می کند
و مبلغ 75 میلیون ریال بنیاد شهید و امور جانبازان مهیا می شود و 167 میلیون ریال از
سوی تسهیلات اعطایی ستاد دیه کشور و 58 میلیون ریال هم از منابع استانی ستاد دیه فراهم
می شود و مانده بدهی که 210 میلیون ریال بود با وساطت ستاد دیه، توسط مددجو که با شکات
بصورت اقساط ماهیانه به توافق رسیدند بعد از آزادی پرداخت خواهد شد.
روز بیست و چهارام
مرداد است و بعد از گذشت 10 ماه خوشحالی و سرور در چهره غمزده
مددجو م_خ نقش میبندد که گویا دنیا را به او دادهاند. ساعت 16 عصر بود که با حضور
در زندان مرکزی بندرعباس شاهد آزادیش بودیم تا او را به آغوش گرم خانوادهاش برسانیم
و دنیای تیره و تار او را در شب ولادت امام رئوف و مهربانی به نسیم آزادی مبدل کنیم.
انتهای پیام /